زبون باش تا پوستینت درند
که صاحب دلان بار شوخان (دلبر یا شیرین یا شاد)برند.
سعدی (بوستان ).
زبون:حقیر، خفیف، خوار، ذلیل، پست، فاقد مقام و موقع در میان مردم یا در محیطی خاص،متواضع.
زبون عشق شو تا برکشندت
که هر گاهی که کم گشتی ، فزونی
نان از برای کنج عبادت گرفته اند
صاحب دلان نه کنج عبادت برای نان .
(گلستان ، باب دوم ).
ایدل تو به اسرار معما نرسی
در نکته زیرکان دانا نرسی
اینجا به می لعل بهشتی می ساز
کانجا که بهشت است رسی یا نرسی